بم شهر بي دفاع، زلزله در کمين، تهران در انتظار
فرنود حسني

 نمي دانم از کجا بايد شروع کرد تا بعد از اين چند روزي که دست و دلم به قلم نمي رود بتوانم مطلبم را آغاز و فرجام خوشي بدهم در حالي که در ذات موضوعي که انتخاب کرده ام نه آعاز خوشي مي بينم و نه فرجام نيکويي؛ فاجعه انساني 5دي ماه در بم بزرگترين شُک خبري براي من و هموطنانم در سال جاري بود و اين در حالي بود که بعد از چند سال کشمکش ها و درگيريهاي سياسي که اخبار آن در صدر اخبار روزمره مردم قرار داشت به ناگهان حادثه اي اينچنيني تمام افکار و اذهان داخلي و حتي خارجي را متوجه خود ساخت. مطلبم را با يک سوال شروع مي کنم: امروز بم، فردا کجا؟!

زلزله بم گذشته از آثار و تبعات دلخراش و ناراحت کننده و به واقع غير قابل جبران بحث ها و حرف و حديث هاي مختلفي را در بين کارشناسان و مردم بوجود آورد. اينکه آيا به راستي زلزله اي با اين قوت بايد شهري با قدمت و گذشته تاريخي را در ظرف تنها 12 ثانيه از نقشه ايران محو کند؟ آيا ما هيچ راه چاره اي براي پيشگيري و مقابله با اين زلزله نداشتيم؟ و ديگر اينکه از حدود 500 شهر و شهرستان ايران و چندين هزار روستا به راستي کداميک شرايطي بهتر و برتر از بم دارند؟ آيا اگر اين زلزله در هر يک از شهرستانهاي پرجمعيت تر اتفاق مي افتاد وضع به مراتب بد تر و اسفناک تري پيش نمي آمد؟

به هر حال آنچه براي من و شما آشکار است اين است که تمام شهرها و شهرستانهاي کشور و حتي شهرهاي بزرگ و پرجمعيتي چون تهران، مشهد، اصفهان و... همه در زمينه استانداردهاي ساخت و ساز شهري دچار مشکلات عديده هستند و از اين رو از هم اکنون و به راحتي قابل پيش بيني است که زلزله هايي با قدرت هاي کمتر و بيشتر از زلزله بم در هر نقطه اي از ايران و به خصوص نقاطي که بر روي کمر بند اصلي زلزه قرار دارند بوقوع خواهد پيوست. شهر خشتي بم که در عرض چند ثانيه به بياباني تبديل شد بزرگترين هشدار براي کساني است که در راس امور و به عنوان تصميم گيران اصلي درزمنيه برنامه ريزي کلان توسعه شهري و روستايي ايران قرار دارند.

به صراحت بايد گفت که خود ما با بي توجهي و سهل انگاري در اين زمينه در واقع زلزله را به بم دعوت کرديم و در عرض تنها پنج روز 27000 نفر از هموطنانمان را در بيابانهاي بم دفن کرديم. نکته جالب اين است که ما در طول 8 سال جنگ با عراق چيزي حدود 300000 نفر را از دست داديم. ما مي دانستيم که بم دقيقاً بر روي يکي از گسل هاي اصلي زمين ساختي قرار دارد و از اين بابت هيچ اقدام پيشگيرانه و هشدار دهنده اي براي مقابله با کمترين احتمال به عمل نياورديم. بم اين شهر بي دفاع بي آنکه خود بداند هر شب را در بستري متلاطم و نا آرام به سر مي کرده و بالاخره در سحر گاه 5دي ماه سال 1382 بسياري از مردمش ديگر هيچگاه نتوانستند طلوع خورشيد را نظاره کنند.

به هر حال زلزله بم نمره منفي بزرگي در کارنامه ما محسوب مي شود و تا سالها اثرات و تبعات اين حادثه(قابل پيشگري) بر کشور ما از نظر ابعاد اجتماعي، اقتصادي، رواني و... احساس خواهد شد. اما اکنون جه کنيم بعد از اينکه به قول قديمي ها آبها از آسياب افتاد و دوباره گرد فراموشي و بي توجهي بر اذهان ما ريخته شد. آيا بم آخرين منزلگاه زلزله در ايران بود؟ اگر نه، پس بار ديگر نوبت به کدام شهر است تا در ماتم و مرگ فر رود؟

اين نکته براي هيج شهري قابل اغماض نيست و امکان وقوع آن براي هر شهري وجود دارد که البته آثار و تبعات آن نيز بر حسب موقعيت جغرافيايي و ژئوفيزيکي و همچنين مسائل شهري متنوع خواهد بود.

ولي تهران به عنوان پايتخت ايران و پرجمعيت ترين و متراکم ترين شهر ايران داراي حساسيتها و شرايط ويژه اي مي باشد. اين کلان شهر شلوغ که در حال حاضر دست به گريبان مشکلات بسياري است اگر روزي با پديده زلزله روبرو شود در چه و ضعيتي خواهد بود. چه بر سر جمعيت 8ميليون نفري تهران خواهد آمد؟

 همانطور که پيش از اين اشاره شدPRIVATEايران از جمله کشورهاي زلزله خيز جهان  محسوب مي شود و در واقع 90 درصد خاک ايران بر روي نوار زلزله قرار گرفته است،  در اين بين تهران نيز نه تنها از خطر زلزله ايمن نيست بلکه طبق بررسي ها و پيش بيني هاي انجام بايد خود را براي زلزله اي ويرانگر با قدرت بالاي 7 ريشتر آماده کند آنچه که از زبان آما بر مي آيد نشان مي دهد که به طور متوسط هر 158 سال زلزله اي ويرانگر در ناحيه تهران وري رخ داده است. آخرين زلزله در تهران حدود 172 سال پيش اتفاق افتاد با اين حساب و با يک محاسبه سر انگشتي مي بينيم که زلزله حودو 14 سال است که صبور و آرام است و فعلاً تهران را تهديد نکرده است. کارشناسان علوم زمين شناسي عامل اصلي وقوع زلزله قريب الوقوع در تهران را وجود 15 گسل در اين منطقهمي دانند که سه گسل در اين ميان هريک به تنهايي پتانسيل ايجاد زلزله اي بيش از 7 ريشتر را دارا هستند.

آنها معتقدندکه در اثر زلزله تهران بيش از يک ميليون ساختمان تخريب و آسيب خواهد ديد و قريب به 1.5 ميليون کشته در اثر اين زلزله بر جاي مي ماند.

اگر به خاط داشته باشيم سال گذشته در نوزدهم اسفند ماه در ساعت2.20 دقيقه بامداد زلزله اي با قدرت1/4 درجه در مقياس ريشتر تهران را لرزاند اين زلزله که البته خسارتي در بر نداشت به مثابه يک هشدار و پيش لرزه و آماده باش براي ما بود تا ما بيش از پيش خطر قريب الوقوع يک زلزله ويرانگر را احساس کنيم. رشد بي رويه ساخت و سازهاي مسکن در تهران که اکثر آن ها هم از شيوه متداول بساز بفروشي بهره مي جويتند باعث مي شود که هراس براي برخورد با فاجعه اي بزرگ از جنبه انساني بيشتر در بين ما نفوذ کند. در جايي خواندم که در شهر تهران قريب به 300000 علمک گاز براي انتقال انشعاب گاز به درون خانه ها وجود دارد که در اثر فشار هاي زلزه و شکسته شدن هر يک از آنها احتمال انفجار در آنها بسيار بالاست و اين خود مي تواند عمق اين فاجعه را چندين برابر کندو اگر بخواهيم تجسمي از زلزله اي 7 ريشتري در شهري به وسعت و جمعيت تهران داشته باشيم بايد بگويم که در آن صورت تقريباً60 الي 70 درصد شهر تهران علي الخصوص بافت فرسوده آن که بيشتر در جنوب تهران قرار دارد نابود خواهد شد. لوله هاي گاز بر اثر جريان برق و يا آتش سوزي هاي كوچك دچار انفجارهاي عظيم خواهند شد، آب شرب و فاضلاب به دليل تركيدن لوله ها همچون سيلاب به هر كجا كه بخواهند راه مي يابند و به شدت آلودگي و بيماريهاي عفوني در شهر گسترش خواهد يافت . آب آشاميدني براي تامين نياز مردم وجود نخواهد داشت. متروها فرو خواهند ريخت و نيروهاي امدادي قادر با کمک رساني و يافتن افراد از ير آوار ها نخواهند بود. مشكلاتي چون ناامني و آشوب بعد از زلزله نيز وجود دارد كه مربوط به حوزه روانشناسي و جامعه شناسي مي باشد و در شرايطي مثل زلزله در تهران امري ناگزير است.

بر اساس نظرسنجي مركز افكارسنجي دانشجويان ايران ، كه در اسفندماه سال ۱۳۸۱ وهمزمان با زلزله اخير تهران صورت گرفت ، ۸۲درصد از شهروندان تهراني ميزان آمادگي خودشان را در مقابل زلزله كم اعلام داشتند.مطابق اين نظر سنجي ، ۵۹ در صد از شهروندان تهراني از وقوع زلزله تا حد زياد و بسيار زياداحساس نگراني مي كنند و متاسفانه ۷۸ درصد ازمردم شهر تهران در خصوص راه هاي ايمني هنگام بروز زلزله ، اصلا و يا در حد بسيار كمي اطلاعات دارند.از جمله عوارض و پديده هاي جانبي که مي تواند موجب تشديد اثرات زلزله در تهران بشود مي توان به مسئله آبهاي زير زميني اشاره اي کرد.همانطور که مي دانيد تاثيرات زلزله به علت بوجود آمدن نيروهاي افقي و عمودي و جانبي مي باشد.

که با تکيه بر علوم مهندسي در زمينه شهرسازي مي توان درصد بالايي از تبعات زلزله را کاست اما در برخورد با نيروهاي عمودي گسله هامشکلاتي بوجود خواهد آمد.اما در خاك هاي ماسه اي و از آنجايي كه بيشتر خاكهاي سطح شهر تهران از نوع آبرفتي و ماسه اي مي باشند بعلت عدم وجود كانال هاي فاضلاب و بالا آمدن سطح تراز آب ، لايه اي سست ماسه اي و اشباع از آب را تشكيل داده است كه بر اثر زلزله اين لايه حالت خميري گرفته و ساختماني كه حتي بر اثر نيروي افقي زلزله خراب نمي شود را در خود واژگون مي كند و ساختمان بر حسب ميزان زلزله كج يا كاملا" واژگون مي شود . اين مسئله از آنجا مهم است كه در قسمت هاي جنوبي تهران تراكم جمعيت بسيار بالا مي باشد و همينطور سطح تراز آب هاي زيرزميني بسيار بالا بوده ، بطوريكه در بعضي مناطق مانند بازار با كندن زمين تا عمق 5 متر به آب خواهيم رسيد . بهترين چاره براي اين مشكل احداث كانالهاي فاضلاب مي باشد كه موجب پايين رفتن سطح آب زيرزميني مي گردد.بررسي يك مؤسسه ژاپني و مركز مطالعات زلزله‌شناسي تهران نشان مي‌دهد، در صورت وقوع زلزله در تهران، بيشترين صدمه به مناطق قرار گرفته روي گسل ري و مناطق 17 و 10 و كمترين آسيب به مناطق چهار و شمالي تهران وارد خواهد شد.

به هر حال و بر طبق مدارک و شواهد علمي هر لحظه امکان وقوع زلزله اي هولناک شهر تهران و ساکنانش را تهديد مي کند و به جاست که فراتر از هر ابراز نظر احساسي و تبليغي به فکر چاره اي عملي و علمي براي کنترل و کاهش عواقب اين زلزله احتمالي باشيم. بنابراين لازم است که کليه دستگاههاي مسئول در يک اقدام هماهنگ و يکپارچه نسبت به تشکيل و راه اندازي سازماني حرفه اي و متخصص در زمينه کليه مسائل و موضوعات مربوط به اين پديده اقدام کنند تا قدرت انجام واکنش سريع و برخورد اصولي بااينگونه حوادث در کشور ما فراهم شود.

بازگشت به صفحه فهرست مقالات فرهنگي- اجتماعي

 

 

 

 

 

 

 

                         
     
 

©2006 Copyright Farnood.com All Rights Reseved.