مجموعه سایه های بلند پاییز

سایر آثار این مجموعه:


...بعد تو

از بخت ما...(1)
از بخت ما...(2)
از بخت ما...(3)
خطابه آزادي
درباره دلم
زمزمه هاي دلتنگي
سفر به ديگر سو...
ن
فس هاي پشت مه
فريب
آخرين بوسه

اعدامی
ب
رای تو (1)
برای تو(2)

شهر گمشده؛ آزادي
بدرود
ب
رای تو(3)
گزيده نجواها
ب
ی نام
ب
رای تو(4)
در بساط اين شب مستعمل
ت
ا اطلاع ثانوی
ب
رای مام میهن


بازگشت به صفحه اصلی مجموعه های شعر

 آخرين بوسه

 

گرفته در آغوش

بازوان همبستر شبهاي بي خوابش را

در اتاقي که ماسيده ساعتي تاريکي

و مي پيچد

بخت سياهش

به گيسوي سپيد او

از التهاب شرم بوسه هاس مدامش، مرد

باد مي رقصد

پا به پاي نارون

روي ديوار

ماه لگد کوب شادي آنهاست

صداي خش خش ضبط کهنه مي چرخد هرز

در گوش گوشه اتاق:

"چه گران و گران

اندوهي که بردم من بر دوش همه عمر

هيچ نيست فرياد

گر سکوت پروازي تا نهايت باشد

بال گفتن را پرچيني بلند است"

...که مرد خفته بود

بيش از هميشه

و پيش از آخرين بوسه

اتاق کم کم گرم مي شد.

4/2/81

 

 

 

 

 

 

 

 

                         
     
 

©2006 Copyright Farnood.com All Rights Reseved.