مجموعه ماهشیدا
بارانی که دوست می داشتم
 

سایر آثار این مجموعه:

مرگ و لبخند
دوستت دارم
انتظار

سرود رفتن

ماهشیدا (1)
در روياي آزادي

واژه گم شده ما

بی نام
ما دو تن

هميشه باز شعري هست

در این روزگاران

آغاز...پایان

در بساط آه و ايمان
بی نام

اعجاز ما بر ما

سرنوشت ما

ماهشيدا (2)
ماهشيدا (3)
ماهشيدا (4)


بازگشت به صفحه اصلی مجموعه های شعر

در این روزگاران

 

زندگي خاصيت رفتن نداشت

مدام پا جاي پاي موندن مي ذاشت

اون که مي رفت خيلي زود، عمر ما بود

اون که بر مي گشت زود برف و سرما بود

من و تو ميون ايم دنياي برهوت

مونديم و گم شديم تو حرفاي سکوت

ديگه نه سنگ صدا داشت نه ديوار

نه شيشه حوصله داشت واسه ديدار

وقتي برگشتيم کلي از عمرمون گذشته بود

يادته چه قلبايي از ما شکسته بود

اون شبا شباي مرگ و زمستون بود

آتيش اجاقشم قصه هاي سرد بارون بود

يادته اونا حتي نموندن زير بارون

ما رو تنها گذاشتن اسير گريه هامون

اون شبا شباي تو خونه موندن بود

واسه سرما شعرا رو سوزندن بود

اون شبا خاصيت رفتن نداشت

اين شعر منم چاره اي جز سوختن نداشت

 

 

14/8/80

 

 

 

 

 

 

 

 

                         
     
 

©2006 Copyright Farnood.com All Rights Reseved.