ماهشيدا(2)
ماهشيدا
دختر
افسانه هاي عشق
دختر تمام
زندگي ها
تن تو نور
است
و گرم از
تنور خورشيد
ماهشيدا
دختر
پريشان عاشق
شب مهتابي
چگونه به
آغوشت عروسک خواب را
خواهد
خواباند
و شعاع
سرگردان آفتاب خجل
چگونه خوشه
هاي اشک ديشب را از گونه هايت خواهد چيد
آي ماهشيدا
گل هاي
بوسه را،
گل هاي
بوسه را
از لبانت
کدامين سارق خوب بخت خواهد ربود
و به سکه
تباهي خسنود خود خواهد فروخت
چه ترانه
اي بهتر از چشمانت
ماهشيدا
مي توان
يافت
براي رقص
باد کولي
بگذار
گيسوانت
لخت و عور
با باد
برقصند
با بگذار
چشمانم باز
ميان ماه و
خورشيد
ماهشيداي
عاشق را نظاره کنند
و به
سرانجام تو نزديک تر شوند
آه
انگاره بت
پاک پرستش
ماهشيداي
پريشان من
با من عاشق
باش
21/9/80 |