بی نام
اعجاز
ما بر ما
ما رسولان
خفته اشعار مقصر خود بوديم
با غم ناني
که آخر نگذاشت
با هم
باشيم
و عشق
همچون کتاب هاي مقدس کهنه
بر طاقچه
دل ما خاک مي خورد
و کسي آن
را نگشود
آي عشق
کولي
عشق کولي
روزگار ما
سردتر از آن است
که اميد
شعله اي با دوام باشد
شايد سهم
ما اين بود
که تنها
رسولان
خسته اشعار مقصر خود باشيم
آنچنان که
اعجاز ما بر ما
تنها مرگ
باشد
15/9/80 |